اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

افکار انجم

شنیدم کوکبی با کوکبی گفت

که در بحریم و پیدا ساحلی نیست

سفر اندر سرشت ما نهادند

ولی این کاروان را منزلی نیست

اگر انجم همانستی که بود است

ازین دیرینه تابی‌ها چه سود است

گرفتار کمند روزگاریم

خوشا آن‌کس که محروم وجود است

کس این بار گران را برنتابد

ز بود ما نبود جاودان به

فضای نیلگونم خوش نیاید

ز اوجش پستی آن خاکدان به

خنک انسان که جانش بی‌قرار است

سوار راهوار روزگار است

قبای زندگی بر قامتش راست

که او نو آفرین و تازه کار است

اقبال لاهوری، پیام مشرق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد