اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

توبه

عراقـی بار دیـگـر توبه بشکست

ز جام عشق شد شیدا و سرمست

پریشان ســر زلــف بــتـان شـد

خراب چـشم خوبان است پیوست

چه خـوش باشد خرابی در خرابات!

گرفته زلـف یـار و رفـته از دست

ز سودای پری رویان عجب نیست

اگر دیوانه‌ای زنجیر بگسست

به گرد زلف مهرویان همی گشت

چو ماهی ناگهان افتد در شست

به پیران سر، دل و دین داد بر باد

ز خود فارغ شد و از جمله وارست

سحرگه از سر سجاده برخاست

به بوی جرعه‌ای زنـار بربست

ز بند نام و ننگ آنگه شد آزاد

که دل را در سر زلف بتان بست

بیفشاند آستین بر هـر دو عالم

قلندر وار در میخانه بنشست

لب ساقی صلای بوسه در داد

عراقی توبه‌ی سی ساله بشکست

شاعر: عراقی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد