اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

شد فاش در آفاقم آوازه‌ی شیدایی

شد فاش در آفاقم آوازه‌ی شیدایی

معروف جهان گشتم از دولت رسوایی

خیز ای دل دیوانه کز بهر تو می‌گردند

ویرانه به ویرانه طفلان تماشایی

وقت است که خون گردد، بیم است که خون گریم

دل از ستم تن‌ها من از غم تنهایی

تا چند به دورانت می‌خواهم و خون نوشم

آب طربت خون باد ای ساغر مینایی

فرمود طبیب امروز تجویز به گل قندم

فحش از چه نمی‌گویی لب از چه نمی‌خایی

گفتی که شوم سرمست گیرم به دو بوست دست

از بهر چه خواهی بست عهدی که نمی‌پایی

یار من و یار تو آن غائب و این حاضر

یغما من و خاموشی بلبل تو و گویایی

شاعر: یغمای جندقی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد