اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

صدای پای جوانی!

شبست و من همه در فکر روزهای جوانی

در این سکوت، به گوشم رسد صدای جوانی

منم به زنده دلی، چون درخت پیرِ بهاری

که گل کند به خیالم، جوانه‌های جوانی

خبر دهید ز «پیری» شهنشهان جهان را

که تخت و تاج فروشند در بهای جوانی

«جوانِ پیر» بسی دیده‌ام و «پیرِ جوان» را

ز سال و ماه برون است انتهای جوانی

اگر که «عقل و جوانی» بود، شباب به کام است

بسا جوان که نبوده است آشنای جوانی

غم بزرگ جهان را اگر ز پیر بپرسی

بگویدت: غم پیرست در عزای جوانی!

بهار عمر، گل افشان کند زمین و زمان را

ز شاخ خشک دمد غنچه در هوای جوانی

مگر نسیم خیال گذشته‌ها به ترنّم

به گوش ما برساند صدای پای جوانی

مهدی سهیلی- اردیبهشت 1364

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد