اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

دلِ آزرده

دلِ آزرده چون شمع شبستان تو می‌سوزد

چه غم دارم؟ که این آتش به فرمان تو می‌سوزد

متاب امشب به بام من چنین دامن کشان ای مه!

که دارم آتشی در دل که دامان تو می‌سوزد

خطا از آهِ آتش‌بار من بود ای امید جان!

که هر دم رشته‌های سست پیمان تو می‌سوزد

خیالش می‌نشیند در تو امشب ای دلِ عاشق!

مکن این آتش افشانی، که مهمان تو می‌سوزد

کنارت را نمی‌خواهم، که مقدار تو می‌کاهد

کتاب عشق مایی، برگ پایان تو می‌سوزد

نهان در خود چه داری ای نگاه آتشین امشب؟

که پرهیز حیا را برق سوزان تو می‌سوزد

گریزانی ز من، چون لاله از خورشید تابستان؛

مگر از تابشم، ای نازنین! جان تو می‌سوزد؟

سراب دل‌فریب عشق و امیدی، چه غم داری؟

که چون من تشنه کامی در بیابان تو می‌سوزد

چه سودی برده‌ای، سیمین ز شعر و سوز و ساز او؟

غزل سوزنده کمتر گو، که دیوان تو می‌سوزد...

سیمین بهبهانی

نظرات 2 + ارسال نظر
سخاوت 12 آبان 1390 ساعت 21:46 http://www.sakhavatsalimi.blogfa.com

وبلاگینان چوخ حال ائلدیم
من سنی لینک ائلیرم آمما سنن انتظاریم یوخ کی منی لینک ائلیسن
تعرف سز چوخ گوزل وبلاگیدی

www.royayerahae.loxblog.com 16 دی 1390 ساعت 14:30

www.royayerahae.loxblog.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد