اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

نای خروشان

چو نی به‌سینه خروشد دلی که من دارم

بناله گرم بود محفلی که من دارم

بیا و اشک مرا چاره کن که همچو حباب

به‌روی آب بود منزلی که من دارم

دل من از نگه گرم او نپرهیزد

ز برق سر نکشد حاصلی که من دارم

به‌خون نشسته‌ام از جان ستانی دل خویش

درون سینه بود قاتلی که من دارم

ز شرم عشق خموشم کجاست گریه شوق؟

که با تو شرح دهد مشکلی که من دارم

رهی چو شمع فروزان گرم به‌سوزانند

زبان شکوه ندارد دلی که من دارم

رهی معیری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد