اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

نشد یک لحظه از یادت جدا دل

نشد یک لحظه از یادت جدا دل

زهی دل، آفرین دل، مرحبا دل

زِ دستش یک دم آسایش ندارم

نمی‌دانم چه باید کرد با دل

هزاران بار منعش کردم از عشق

مگر برگشت از راه خطا دل؟

به چشمانت مرا دل مبتلا کرد

فلاکت دل، مصیبت دل، بلا دل

از این دل، داد من بستان خدایا

زِ دستش تا به کی گویم: خدا دل؟

درون سینه آهی هم ندارد

ستم کش دل، پریشان دل، گدا دل

به تاری گردنش را بسته زلفت

فقیر و عاجز و بی‌دست و پا دل

بشد خاک و زِ کویت بر نخیزد

زهی ثابت قدم دل، با وفا دل

ز عقل و دل دگر از من مپرسید

چو عشق آمد کجا عقل و کجا دل

تو «لاهوتی» ز دل نالی، دل از تو

حیا کن یا تو ساکت باش یا دل...

مرحوم ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد