اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

هنوز

دلم آشفته آن مایه ناز است هنوز

مرغ پر سوخته در پنجه باز است هنوز

جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید

دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز

گر چه بیگانه ز خود گشتم و دیوانه ز عشق

یار عاشق کش و بیگان نواز است هنوز

خاک گردیدم و بر آتش من آب نزد

غافل از حسرت ارباب نیاز است هنوز

گرچه هر لحظه مدد می دهدم چشم پر آب

دل سودا زده در سوز و گداز است هنوز 

همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع
قصه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز

گر چه رفتی، ز دلم حسرت روی تو نرفت

در این خانه به امید تو باز است هنوز

این چه سوداست عمادا که تو در سر داری؟

وین چه سوزی است که در پرده ساز است هنوز

عماد خراسانی

نظرات 2 + ارسال نظر
شقایق 21 شهریور 1389 ساعت 00:01

بهزاد 5 آذر 1390 ساعت 12:27

مصراع اول این بیت عماد از غزل ُهنوز ُاشتباه نوشته شده لطفا اصلاح فرمایید :
بیت صحیح :
همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع
قصه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز

با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد