اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

علامه محمد فضولی، رند دلسوخته

فضولی 

محمد فضولی(به ترکی آذربایجانی: Məhəmməd Füzuli) یا ملامحمد بن سلیمان بغدادی‏(۱۴۸۳-۱۵۵۶) شاعر و ادیب ترک است. او را «بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سده ی دهم» می‌دانند. پدر وی ساکن حله در عراق امروزی بود و محمد فضولی در آن‌جا به‌دنیا آمد و در بغداد پرورش یافت از این روی، سه زبان ترکی، فارسی و عربی را به خوبی می‌دانست و به هر سه زبان شعر سروده است. او را یکی از پایه‌گذاران سبک هندی می‌دانند.

محمد پسر سلیمان در حدود سال ۱۴۸۳ در عراق به‌دنیا آمد. در منابع معتبر از جمله مجمع‌الخواص صفحه ۱۰۳ حله به عنوان محل تولد فضولی برشمرده شده است، اما در برخی منابع دیگر کربلا یا نجف هم آمده است. پدرش سلیمان بود که به حله مهاجرت کرد و قاضی آن شهر بود. پدر فضولی بنا به گفته ی «صادق بیگ افشار» صاحب تذکره ی «مجمع الخواص» –که به زبان ترکی ازبکی نوشته شده– از ایل بیات بوده که یکی از ۲۲ طایفه مهاجر ترکان اوغوز می‌باشد. او در حله و سپس بغداد تحصیل کرد و یکی از استادانش «ملک الشعرای حبیبی» از شاعران حروفی بود. حدود هفتاد ساله بود که در بغداد درگذشت.

علامه محمد فضولی، رند دلسوخته

محمد فضولی(به ترکی آذربایجانی: Məhəmməd Füzuli) یا ملامحمد بن سلیمان بغدادی‏(۱۴۸۳-۱۵۵۶) شاعر و ادیب ترک است. او را «بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سده ی دهم» می‌دانند. پدر وی ساکن حله در عراق امروزی بود و محمد فضولی در آن‌جا به‌دنیا آمد و در بغداد پرورش یافت از این روی، سه زبان ترکی، فارسی و عربی را به خوبی می‌دانست و به هر سه زبان شعر سروده است. او را یکی از پایه‌گذاران سبک هندی می‌دانند.

محمد پسر سلیمان در حدود سال ۱۴۸۳ در عراق به‌دنیا آمد. در منابع معتبر از جمله مجمع‌الخواص صفحه ۱۰۳ حله به عنوان محل تولد فضولی برشمرده شده است، اما در برخی منابع دیگر کربلا یا نجف هم آمده است. پدرش سلیمان بود که به حله مهاجرت کرد و قاضی آن شهر بود. پدر فضولی بنا به گفته ی «صادق بیگ افشار» صاحب تذکره ی «مجمع الخواص» –که به زبان ترکی ازبکی نوشته شده– از ایل بیات بوده که یکی از ۲۲ طایفه مهاجر ترکان اوغوز می‌باشد. او در حله و سپس بغداد تحصیل کرد و یکی از استادانش «ملک الشعرای حبیبی» از شاعران حروفی بود. حدود هفتاد ساله بود که در بغداد درگذشت.

سبک‌شناسی: پیش از فضولی در ادبیات ترکی آذربایجانی شکل‌هایی چون مثنوی و غزل رواج داشت و فضولی خود یکی از غزل سرایان برجسته بود، اما او نخستین آثار ارزنده ی تمثیلی را در ترکی آذربایجانی آفرید(بنگ و باده- صحبت الاثمار). فضولی مانند نسیمی کوشید تا شعر ترکی را با اوزان عروضی سازگار نماید اگر چه او موفقیت چشمگیری به دست آورد ولی واقعیت این بود که ترکی با وزن هجایی سازگارتر است.

بعضی از منتقدین ادبی سبک اشعار فارسی فضولی را نزدیک به سبک هندی و صائب تبریزی که صد سال پس از وی این سبک شعر را رواج داد می‌دانند. بسیاری از مضامین فضولی را بعد از او در شعر شعرای نامدار مکتب اصفهان یا سبک هندی(=سبک فضولی) می‌بینیم و حتی او را «از جمله پایه‌گذاران سبک هندی» شمرده‌اند.

تخلص فضولی: فضولی در فارسی به دو معنا به کار می‌رفته است:

1- کسی که کار بیهوده کند.

۲- آنکه بی‌جهت در امور دیگران مداخله کند.

این دو معنا دقیقا با معنای این واژه در زبان عربی انطباق داشت. اما از حدود قرن هشتم هجری به بعد این مفهوم به «فضول» داده شد. در عوض واژه «فضول» که در عربی یعنی «زبان درازی و مداخله ی بی جا در کار دیگران» در فارسی «فضولی» خوانده شد. مثلا حافظ می‌گوید:

در کارخانه‌ئی که رهِ عِلْم و عقل نیست      وَهْمِ ضعیفْ‌رای فضولی چرا کند؟

که در این‌جا فضولی به همان معنایی است که ما امروزه به کار می‌بریم، و این عکس معنای عربی این واژه است. به هر حال محمدبن سلیمان این تخلص را به معنای عربی آن به کار می‌برد یعنی:«زبان دراز و مداخله کننده در کاری که به او مربوط نیست»، یا به تعبیر امروزی «فضول». فضولی در مقدمه دیوان اشعارش به زبان فارسی دلیل انتخاب این تخلص عجیب را با زبانی شوخ‌طبع توضیح می‌دهد: «آخرالامر معلوم شد که یارانی که پیش از من بوده‌اند تخلص ها را بیش از معانی ربوده‌اند. خیال کردم که اگر تخلص مشترک اختیار نمایم در انتساب نظم بر من حیف رود اگر مغلوب باشم و بر شریک ظلم شود اگر غالب آیم. بنابر رفع ملابست التباس «فضولی» تخلص کردم و از تشویش ستم شریکان پناه به جانب تخلص بردم و دانستم که این لقب مقبول طبع کسی نخواد افتاد که بیم شریک او بمن تشویشی نتواند داد».

آثار ترکی:

صفحه‌ای از دیباچه ی دیوان اشعار فضولی به زبان ترکی

دیوان شعرها

شاه و گدا

لیلی و مجنون

مثنوی بنگ و باده به شاه اسماعیل تقدیم شده است.

روضه

حدیقت السعداء این کتاب ترجمه ی روضةالشهدای حسین واعظی است. که بر آن مطالبی نیز افزوده است.

صحبت الاثمار(گفتگو بین چند میوه است و یکی از نخستین کتاب‌های ادبیات کودک محسوب می‌شود).

شکایت‌نامه

رساله معما

نمونه شعر ترکی:

ای خوش اول مست، کی بیلمز غمی- عالَم نه ایمیش،

نه چکر عالم اوچون غم، نه بیلر غم نه ایمیش

بیر پری سیلسیله‌ عشقینه دوشدوم ناگه،

شیمدی بیلدیم سببی- خیلقت- آدم نه ایمیش.

واعظ اوصافی- جهنم قلیر، ای اهل ورع!

وار اونون مجلسینه، بیل کی جهنم نه ایمیش!

اوخو کؤکسومده ئوتوپ، قالمیش ایمیش پئیکانی،

آه بیلیدیم سببی- آهی- دمادم نه ایمیش!

ای فضـولـی! مـزه‌یی- ساقی و صهبــا بیلـدیـن،

توبه قیل تا بیله‌سن، زَرق و ریا هم نه ایمیش

ترجمه فارسی:

خرم آن‌کس که نداند غم عالم چه بوَد

غم دنیا نشناسد، نه که خود غم چه بوَد

ناگهان بندی زنجیر نگاری شده‌ام

حال دانم سبب خلقت آدم چه بود

گفت واعظ همه اوصاف جهنم، زاهد!

باش در مجلس او، بین که جهنم چه بود

تیر بر دل بزد و مانده بجا پیکانش

آه، دانم سبب آه دمادم چه بود

ای فضولی مزه باده ساقی دانی

چو کنی توبه بدانی که ریا هم چه بود

قدیمی‌ترین نسخه خطی دیوان فارسی فضولی در ۲۰ جمادی‌الاولی ۹۵۹ قمری به خط حبیب‌الله اصفهانی نوشته شده است. این نسخه هم‌اکنون در کتابخانه مرادیه در ترکیه نگه‌داری می‌شود. در مقدمه ی این دیوان، فضولی با زبانی که گاه به طنز نزدیک می‌شود، شرح می‌دهد چگونه بعد از این که در سرودن شعر به عربی و ترکی مهارت پیدا کرده، اشعار پراکنده ی فارسی سروده است و به سرودن غزل به فارسی پرداخته است: «تا آنکه روزی گذارم به مکتبی افتاد، پری چهره ای دیدم فارسی‌نژاد، سهی سروری که حیرت نظاره ی رفتارش الف را از حرکت انداخته بود و شوق مطالعه ی مصحف رخسارش دیده ی نابینایی صاد را عین بصر ساخته بود. چون توجه من دید از گفته های من چند بیتی طلبید. من نیز چند بیتی از عربی و ترکی به او ادا نمودم و لطایف چند نیز از قصیده و معما برو فزودم. گفت که اینها زبان من نیست و به کار من نمی‌آید، مرا غزل های جگر سوز عاشقانه ی فارسی می‌باید».

هر چند اصولا فضولی در این مقدمه با شوخ طبعی مسائل را بیان می‌کند و بعید نیست از سر شوخ طبعی این ماجرا را نقل کرده باشد اما به هر حال غزل های عاشقانه ی فارسی فضولی بخش مهمی از دیوان او را تشکیل می‌دهند. فضولی به فارسی در قالب‌های مختلف مانند قصیده، غزل، ترکیب‌بند، مقطعات، رباعی و مثنوی ساقی‌نامه شعر سروده است؛ اما بخش عمده ی دیوان او را غزل و قصیده تشکیل می‌دهد.

آثار فارسی:

دیوان شعرها

رند و زاهد

صحت و مرض

انیس القلب

ساقی‌نامه(هفت جام)

روح نامه(سفرنامه روح یا حُسن و عشق)

نمونه شعر فارسی:

نو خطان را دوست می‌دارد دل دیوانه‌ام

من چو مجنون نیستم در عاشقی مردانه‌ام

خضر می‌گویند بر سر چشمه ای برد ست راه

قطره ای گویا چکیده جایی از پیمانه‌ام

عقل را هر لحظه تکلیف است بر من در جهان

بی‌تکلف با عجب دیوانه ای همخانه‌ام

درد دل با سایه می‌گویم نمی‌یابم جواب

غالبا او را به خواب انداخته افسانه‌ام

متصل از درد عشق و طعنه ی عقلم ملول

می‌رسد هر دم جفا از خویش و از بیگانه‌ام

تا کشیده بر گلت از سنبل مشگین نقاب

می‌خلد صد خار هر دم بر جگر از شانه‌ام

به که بر دارم فضولی رغبت از ملک جهان

نیستم گنجی که باشد جای در ویرانه‌ام

فضولی در مقدمه دیوان فارسی‌اش در مورد اشعار عربی‌اش گفته است: «به اشعار عربی پرداختم و فصحای عرب را به فنون تازی فی‌الجمله محظوظ ساختم و آن بر من آسان نمود زیرا زبان مباحثه ی علمی من بود».

آثار عربی:

مطلع الاعتقاد

دیوان اشعار عربی

کلام و فلسفه

مطلع الاعتقاد فی معرفت المبدأ و المعاد، این کتاب توسط دکتر حسین محمدزاده صدیق از عربی به فارسی ترجمه و در قطع وزیری منتشر شده است. در سال ۱۹۵۸ در باکو منتشر شد.

فضولیازنگاهی دیگر:

در تاریخ ادبیات آذربایجان شاهد شخصیت های ادبی بزرگی هستیم که هرکدام به نحوی به ادبیات و فرهنگ این مرز و بوم کمک کرده، آن را به اوج رسانده اند. یکی از این شخصیت ها، «محمد بن سلیمان» معروف به «مولانا فضولی» از شعرای قرن ۱۰ هجری است. او از معدود شاعرانی است که در شعر، شعرای بعد از خود را تحت تأثیر قرار داده و متاع سخنش دست به دست گشته و جایگاهی برای خود پیدا کرده است. بیشتر آثار او، به خصوص اشعار غنایی اش در بین توده مردم رواج داشته، به طوری که وقتی میرزا مهدی خان استرآبادی کتاب «مبانی اللغت» یا «سنگلاخ» خود را می نوشت، برای گفته های خود شواهدی از اشعار فضولی می آورد.

در دوران اواخر تیموری و اوایل صفوی سلیمان، پدر فضولی که گویا در تبریز زندگی می کرده به جهت فشارهای اقتصادی دنبال یک سرپناه راحت و بی اغتشاش رفت و به همین لحاظ روی به عراق نهاد.

استاد برتلس خاورشناس روسی، او را از «حروفیان» دانسته است. لیکن در اشعار او نشانی از عقاید و افکار حروفیان دیده نمی شود:

مشو قانع به صوت و حرف، کسب فیض معنی کن

که داود از نبوت می کند دعوی نه ز الحانش

شاید این نظر از آنجا ناشی شده باشد که استادِ فضولی، یعنی «ملک الشعرای حبیبی» که از استادان مسلم شعر ترکی بوده و دیوان او توسط «م. ساوالان» چاپ شده است و تأثیر او را در اشعار ترکی شاه اسماعیل ختایی و خود فضولی می توان مشاهده کرد، یکی از شاعران حروفی بوده و به همین لحاظ فضولی را هم تالی استاد خود معرفی کرده باشند. «عهدی بغدادی» که با فضولی معاشرت داشته در تذکره خود می نویسد: «فضولی اهل طریقت بوده است اما این تذکره نویس به طور صریح بازگو نمی کند که فضولی به کدام طریقت پایبند بوده است».

آثار فضولی به سه زبان ترکی آذربایجانی، فارسی و عربی است که به معرفی مختصر آنها می پردازیم:

1- دیوان فارسی فضولی: این دیوان شامل قصاید، غزلیات، ترکیب بند و رباعیات شاعر است که اشعار آن، آن سوز و حالی را که صاحب سخنانی چون حافظ و مولوی و عطار دارند، ندارد. قصاید او برخلاف گذشتگان که بیشتر رنگ مدحی دارد، فلسفی- اجتماعی است. دیوان فارسی فضولی دارای ویژگی ها و اشکالاتی است که در اینجا ضمن مقایسه با دیوان ترکی او اشاراتی به آنها می شود.

شعرای بعد از قرن ۶ هجری که بیشتر به تصوف گرایش داشته اند، از واژگان به دو صورت قراردادی و ابداعی استفاده کرده اند. بدین معنی که گروهی از شاعران بودند که همیشه ذهن و تخیل آنها در ابداع کلمه و همچنین معنا دادن به آن فعال بوده و در نتیجه با نیروی بیان هنری خودشان زبان را مسحور کرده اند؛ در مقابل، گروهی هم دست به تقلید زده و از واژگانِ ابداعی شعرای مبدع، به صورت قراردادی استفاده کرده اند. اینگونه شاعران بیشتر در بعد از قرن ۸ هجری، به استثنای برخی از شاعران مبدع به وجود آمده اند.

بر این اساس دیوان فارسی فضولی که در آن، کلمات به صورت قراردادی به کار رفته اند، تقلیدی است و این مسئله به سادگی و تکرار مضامین شعری او و همچنین عدم انسجام فرمی کشانده، حتی گاه مضامین شعرای فارسی زبان را تکرار کرده است. به عنوان نمونه در ابیات ذیل که از یک غزل او انتخاب شده، مضامین مصراع دوم، تکرار همان مضمون مصراع اول است:

تا بوده ایم همدم غم بوده ایم ما

غم را ملازم، همه دم بوده ایم ما

غم را ز من نبوده جدایی، مرا ز غم

هرجا که بوده ایم به هم بوده ایم ما

یک دم نبوده ایم فضولی، به کام دل

پیوسته مبتلای الم بوده ایم ما

علت دیگری که از ارزش دیوان فارسی فضولی در برابر دیوان ترکی اش می کاهد این است که در شعر فارسی، استادان شعر و ادب فارسی پیش از او، محلی برای گفتن و جولان شعرای بعد از خود نگذاشته بودند و این مسئله را خود فضولی نیز خاطر نشان می کند: «شاعرانی به مساعدت تقدیم زمانی دم از سبقت زده اند و به معاونت سبقت اتفاقاً پیش از من آمده اند همه ادراک بلند و طبع دوراندیش داشته اند و هر عبارت لطیف و مضمون نازک که غزل را به کار آید چنان برداشته اند که قطعا در ظاهر چیزی نگذاشته اند…

یاران گذشته بس که کردند

تاراج عبارت و معانی

شد تنگ فضای نظم بر ما

فریاد ز سبقت زمانی»

اما پروفسور «بگلی» این سادگی و عدم انسجام دیوان فارسی را ناشی از چیز دیگری دانسته: «چون زبان شاعرانه در زمان فضولی سنتی و متعارف شده بود بی شک فضولی در انتخاب صراحت بیان حق داشته است. هنرش از شیرینی و سادگی سخن و شور عاطفی و طنز لطیف سرچشمه می گیرد. بی شک بزرگترین خدمت فضولی این بوده که مضامین و هنر شعر فارسی را برای ترک زبانان به صورت گوارایی رسانده است و چون در اشعار فارسی اش غالباً معانیی دارد که دیگران هم گفته اند در ردیف بزرگترین شعرای فارسی قرار نگرفته است».

اما براساس آنچه گفته شد: یعنی اینکه شعرای تصوف در برابر واژگان به دوصورت قراردادی و ابداعی واکنش نشان داده اند، ما دیوان ترکی او را جزو دسته های ابداعی قرار می دهیم که در آن موسیقی، ذوق، هماهنگی کلمات(هارمونی) در اوج قدرت و با تخیل موشکاف بیان شده است. بر این اساس دیوان ترکی و منظومه «لیلی و مجنون» او از جمله آثار بدیع ادبی به زبان ترکی محسوب می شوند و بر پایه این دو اثر است که فضولی در آثار شعرای بعد از خود تأثیر عمده ای داشته است نمونه نفوذ او را در اشعار ترکی صائب تبریزی، دیوان ترکی مسیحی شیروانی، ملا پناه واقف، حیران خانم، حاج رضا صراف تبریزی می توان دید. تأثیر لیلی و مجنون او را می توان در «ورقه و گلشاه» مسیحی شیروانی مشاهده کرد.

2- انیس القلب: این اثر را که قصیده ای نسبتا بلند است فضولی نظیره ای برای قصیده بحرالابرار خاقانی سروده است. این اثر را برخی یک اثر مستقل می دانند اما «حسیبه مازی اوغلی» معتقد است که این اثر جزو قصاید شاعر می باشد.

3- ساقی نامه(هفت جام): در این منظومه عرفان فضولی به وضوح برملا می شود. این منظومه به هفت مناظره یا هفت جام تقسیم می شود که مناظره اول آن مناظره با «نی» است:

شبی بود در سر مرا ذوق می

مذاق میم کرد دمساز نی

در طریقت مولویه تکیه بیشتر بر سماع و پایکوبی است، و برای همین موسیقی از لوازم به وجد و شور در آوردن عارف است. از همین لحاظ مولانا مثنوی را با «نی» شروع کرده و با «نی» دمساز می شود. به همین خاطر فضولی نشئه جام اول خود را با «نی» شروع کرده و نظری به طریقت مولویه در آن دیده می شود و شاید به خاطر همین ساقی نامه یا هفت جام است که او را جزو پیروان طریقت «بکتاشیه» نامیده اند.

ساقی نامه فضولی یکی از مشهورترین آثار اوست که در بین ساقی نامه ها، جایگاه والایی را به خود اختصاص می دهد و دلیل آن شاید این امر باشد که این قالب شعری در گذشته چندان پیشرفت نداشته و رواج آن از قرن ۹ هجری شروع می شود و چون قالب جدیدی به حساب می آمده طبیعی است اگر سخن فضولی در این اثر تازه و مطنطن و از همه مهمتر ایده و عقیده خاصی نسبت به طریقت می باشد.

4- روح نامه(سفرنامه روح یا حُسن و عشق): این سفرنامه از سفرنامه های علمی- فلسفی است که به شیوه گزارشی با نثری عالی و روان نوشته شده است. محمدعلی ناصح در باره این کتاب می نویسد: «کتاب سفرنامه روح، یکی از شاهکارهای فضولی شاعر و در واقع می توان گفت بهترین نمونه نثر پارسی است آنان که در این کتاب به نظر دقیق نگرند اگر از انصاف نگذرند اقرار آورند که نویسنده زبر دست آن در جمع الفاظ و معانی و تحریر عبارات بدین رشاقت و روانی ید بیضای موسوی به کار برده و به مدلول شعر خواجه که «دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد» در احیای نثر پارسی در عصر خویش اعجاز عیسوی آشکار کرده است».

این اثر یک اثر فلسفی یا کلامی است که در آن روح انسان به سیر و سیاحت می پردازد. فضولی در این اثر بدن انسان را تشبیه به کشوری می کند که دارای شهرها و آبادی ها و جویبارها و… است. نخستین شهری که روح به آن وارد می شود شهر بدن است که عبارت از هفت کشور هفت اندام می باشد. فضولی در این اثر تأثیر عشق و زیبایی و عدل و لطافت طبع انسانی را به صورت گزارشی بیان کرده، مراجعه به مرگ را علت اصلی برای صحت بیماری معرفی می کند.

آثار ترکی آذربایجانی فضولی:

آثار ترکی فضولی متعدد است و ما در اینجا فقط به ذکر نام های آنها اشاره نموده، مختصری در باره لیلی و مجنون، مطالبی را به عرض می رسانیم.:

1- حدیقه السعدا: این اثر ترجمه ای از کتاب «روضه الشهدا» ی حسین واعظ کاشفی است که در آن به فاجعه عاشورای حسینی با نثری بسیار استادانه که در آن شعرهای منظوم نیز دیده می شود، نوشته شده است.

دیگر آثار ترکی فضولی عبارتند از: بنگ و باده، صحبت الاثمار(گفتگوی میوه هاست که یکی از نخستین کتاب های ادبیات کودک محسوب می شود)، شاه و گدا، شکایتنامه، رساله معما، منظومه لیلی و مجنون.

در باره لیلی و مجنون که برخی آن را شاهکار فضولی معرفی می کنند خانم «دکتر آزاده رستمووا» می نویسد:

«لیلی و مجنون فضولی تراژدی غنایی- حماسی است این اثر از محبت ناموفق و ناکام دو جوان بحث می کند. جنبه روانشناسی در این اثر مؤثر و پر قدرت است. در واقع فضولی را در معنای اصلی و اساسی می توان روانشناس دل انسان معرفی کرد».

شعر غنایی یا تغزلی یا لیریک از جمله قالب های مورد استفاده اکثر شعرای بزرگ بوده است. در واقع تغذیه عمده اشعار کلاسیک که در آن به نوعی با صمیمیت و زیبایی ارتباط داشته، شعر غنایی است. شاعر پیوسته با اندرون خویش در جدال و کشمکش است و برای بیان این نوع جدال درونی و ذهنی یعنی احساسات و هیجانات روحی، شعر غنایی بهترین شیوه ممکن می باشد. شعر غنایی واسطه ای برای جوابگویی به جهان درونی شاعر و در واقع راز و نیاز شاعر با درون خویش است. به عبارت دیگر شعر غنایی ترجمه ای از احساسات و عواطف درونی یک شاعر است. به طور کلی ویژگی های عمده شعر غنایی: صمیمیت، سادگی و طبیعی بودن است. بنابراین از آنجا که این سه خصوصیت جزو ویژگی های انسانی و بشری هستند می توان گفت که شعر غنایی با انسان و عواطف و معنویات او سر و کار دارد. سهم عمده شعر فضولی را نیز شعر غنایی تشکیل می دهد. همانطور که گفته شد تراژدی لیلی و مجنون غنایی- حماسی است.

در این اثر شخصیت های فضولی به عنوان یک شخصیت رمانتیک عمل می کنند. تراژدی لیلی و مجنون روح صمیمی و زجر دیده و هجران کشیده شاعر را آشکارا بیان می کند؛ روحی که همچون این دو عاشق رمانتیک به واسطه عشق به همدیگر می خواهد عشق به همه چیز را تصاحب کند اما سرانجامش جز یأس و نومیدی و هجران چیز دیگری نیست و باید تن به عشق نداد چون عشق آفت جان است:

جان وئرمه غم عشقه کی عشق آفت جان دیر

عشق آفت جان اولدوغو مشهور جهان دیر

ترجمه: تن به عشق مده که عشق آفت جان است/آفت جان بودن عشق مشهور جهان است

اما ناکامی در عشق او را از صحنه عشق نمی تواند بیرون ببرد بلکه در مقابل آن صبر پیشه می کند، «دکتر عبدالقادر قراخان» می گوید: «فضولی دارای روح مظلومی است و نسبت به مظلومان شفقت و دلسوزی دارد… ولی در عین حال که نسبت به مصیبت زدگان شفقت دارد و برای آنان می گرید در برابر مصائب و بلایای وارد برخود مضطرب نیست بلکه شکیبا و صبور است و صبر و شکیبایی را همیشه در اشعار خود می ستاید. در باب صبر و توکل و فداکاری اشعار وی در عالم تصوف شرق یکی از سرمشق های بسیار عالی است».

به این مسئله صمیمیت و سادگی، شوخ طبعی و طنز لطیف و شکایات خود را نیز می افزاید و به قول خود: «طرز تازه ای» می آفریند:

گفتم ای شوخ فضولی به تو میلی دارد

گفت زین بی ادبی هاست که اینش لقب است

در منظومه لیلی و مجنون شخصیت مهمترین جایگاه را دارد و به واسطه تصویر همین شخصیت هاست که شخصیت ادبی رمانتیک فضولی جلوه گر می شود. شخصیت و قهرمان اصلی داستان لیلی و مجنون عشق، و موضوع اساسی آن محبت است. البته مسئله عشق تنها به واسطه فضولی بیان نشده و پیش از او نیز شاعرانی در این باره سخن گفته اند. اما این مسئله در شعر او به خصوص در دیوان ترکی و لیلی و مجنون او عقاید فلسفی- اجتماعی را نیز منعکس می کند. عشق فضولی عشقی است که از راه مخلوق با پای اندیشه و تفکر می خواهد به معشوق برسد؛ به عبارت بهتر فضولی با ریاضت به عشق حقیقی نمی پردازد بلکه به نیروی اندیشه رندانه خود به محبت حق تکیه می کند. فضولی اندیشه را به یاری عشق فرا می خواند تا بتواند به حقیقت کامل برسد:

پیش عاقل قصه درد من و مجنون یکی ست

اختلافی در سخن باشد ولی مضمون یکی ست

نیستم بلبل که هر ساعت نهم دل بر گلی

زین همه گل چهره مقصود من محزون یکی ست

از این ابیات و ابیاتی شبیه اینها که در دیوان او فراوان پیدا می شود، معلوم می گردد که فضولی نه همچون خاقانی متعصب و پایبند چهارچوب شریعت است و نه همچون سید عمادالدین نسیمی یک عارف در بند الوهیت است، بلکه همانطور که خود او بیشتر جاها، خود را «رند» معرفی می کند، در او یک نوع آزادی معنوی وجود دارد:

خوب می باشد فضولی شیوه آزادگی

در ریاض دهر نخلی کاین ثمر دارد کجاست

اگر پیوسته پر باشد ز می پیمانه رندی

ز شیخی به که با معبود خود سست است پیمانش

***

فضولی رند و شیدادیر، همیشه خلقه رسوادیر

سورون کیم بو نه سئودادیر، بو سئودادان اوسانمازمی؟

منابع: سایت ویکی پدیا فارسی و www.hbayat.azerblog.com

نظرات 5 + ارسال نظر
نیما 5 تیر 1391 ساعت 10:12

سلام و دورد
از علاقیتان به حضرت فضولی نسبت به اطلاع رسانی و شناخت ایشان خداقوت و سپاس دارم.
شما از شعرهای صوتی دیکلمه شده به زبانهای ترکی و فارسی اطلاع دارید. دراین ضمینه یرایتان حاضر به خدمت هستم.
9198169430

حامد از تبریز 16 شهریور 1391 ساعت 03:56

معنی فضولی به معنای افضل است نه (فوضول )برادر جانم

آتیلا 25 تیر 1392 ساعت 23:42

سلام چوخ چوخ سیزدن تشککور ایدیرم . فضولی واقعا بیر بوئیوک شاعریمیش که تورکی دلینده بو شعرلری یارادیب

ایرانی 14 آذر 1392 ساعت 14:04

با درود

باز هم عربها استاد فضولی را عرب خوانده اند

http://www.alturkmani.com/makalaat/2009/12022009/3.htm

ترک ایرانی 1 فروردین 1401 ساعت 13:46

در پاسخ به حامد، نه عزیزم به همان معنای مصطلح فضول است، همین بیت از فضولی بزرگ که در همین متن آمده، برای اثبات این موضوع کافی است:

گفتم ای شوخ فضولی به تو میلی دارد

گفت زین بی ادبی هاست که اینش لقب است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد