اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

نمی‌گویم به بزمم باش ساقی می به مینا کن

نمی‌گویم به بزمم باش ساقی می به مینا کن

چو با یاران کشی می یاد خون آشامی ما کن

چو ناحق کشتیم ایمن مباش از دعوی محشر

من از خون نگذرم حاشا نظیری گفت حاشا کن

فلک تا چند مرغان دگر را آشیان بندی

به شاخ گل مرا هم رشته‌ای آخر ز پر واکن

به بالین وقت بیماری قدم ننهادی از یاری

بیا اکنون به خواری جان‌سپاران را تماشا کن

به من از مال عالم یک تخلص مانده مجنون است

به کار آید گر ای لیلی‌وش آن را نیز یغما کن

شاعر: یغمای جندقی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد