ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دشمن از دوست ندانسته و نشناختهای
من ز فکر تو به خود نیز نمیپردازم
نازنینا! تو دل از من به که پرداختهای
چند شبها به غم روی تو روز آوردم
که تو یک روز نپرسیده و ننواختهای
گفته بودم که دل از دست تو بیرون آرم
باز دیدم که قوی پنجه درانداختهای
تا شکاری ز کمند سر زلفت نجهد
ز ابروان و مژهها تیر و کمان ساختهای
لاجرم صید دلی در همه شیراز نماند
که نه با تیر و کمان در پی او تاختهای
ماه و خورشید و پری و آدمی اندر نظرت
همه هیچند، که سر بر همه افراختهای
با همه جلوهی طاووس و خرامیدن کبک
عیبت آنست که بی مهرتر از فاختهای
هر که میبیندم از جور غمت میگوید
سعدیا بر تو چه رنجست که بگداختهای؟
بیم ماتست در این بازی بیهوده مرا
چه کنم دست تو بردی که دغل باختهای
سعدی
چوخ گوزل وبلاگیز وار بیرآز تورکی شعر چوخ یازین
یورولمیاسیز
یاشاسین
سلام داش خوبی
امیدوارم منو یادت نرفته باشه
دوباره اومدم که وبمو بروز کنم دیدم تو لیست پیوندهامی گفتم بت سر بزنم
منتظرم
سلام وبتون خیلی عالی بود