ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بار بگشائید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
السلام ای سرزمین کربلا
السلام ای منزل نور خدا
السلام ای وادی دلجوی عشق
وه چه خوش میآید اینجا بوی عشق
السلام ای خیمهگاه خواهرم
قتلگاه جانگداز اکبرم
کربلا گهوارهی اصغر توئی
مقتل عباس مه پیکر توئی
آمدم آغوش خود را باز کن
بستر مهمان خود را ساز کن
آمدم با شَهپَرجان آمدم
آتشم اما چون طوفان آمدم
حبیبالله چایچیان
چند سال پیش که ما کوچولو بودیم توی خونه مادرم یه نوحه میخوند که من و برادرم و خواهرم خیلی خیلی دوسش داشتیم مارو می برد تو ملکوت .خیلی شعرش شبیه این شعر بود. مامانم میگفت این نوحه رو حاج منصور ارضی خوندن. چه حال و هوای خوبی داشت. ما گریه می کردیم. ممنونم که یاد خاطرات افتادم.
به ما هم سری بزن دا .... نه اولار