اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

سرود زندگی!

صبح بهار است-

وقت نشاط است-

   

بلبل خاموش!

نغمه برآور

شور به پا کن

گل بدر آمد

غصّه سرآمد

باغ، پر از غنچه شد جوانه برآمد.

   

مطرب بی‌دل!

وقت طرب شد

چنگ به برگیر-

نغمه ز سر گیر

قول و غزل را به شعر شاد برآمیز-

شور برانگیز-

روز مراد است-

گرم به‌پاخیز

زخمه به تاری بزن ز ناله بپرهیز

زانکه زهر گوشه مژده‌ی ظفر آمد.

     

عاشقِ غمگین!

فصل بهارست

نرگس زیبا میان باغ، خمارست

باغ، پُر از دختران نادره کارست

صبح نشاط است

زیر درختان، طنین خنده‌ی یارست

کار، به کام است

طرفه غزالان به دشت، مست نشاطند

وقت شکارست

دوره‌ی غم رفت و فرصت دگر آمد.

       

ای دل خلوت گزیده ناله میاموز

شب سفری شد

روز امیدست

هر چه که باغ است از شکوفه سپیدست

موسم غم نیست

شادی عیدست

مژده ی فتح است-

وقت نویدست

لشکر شب رفت و قاصد سحر آمد.

   

ای مه طنّاز!

دشت و چمن از شکوفه رنگ به رنگ است

زود به پا خیز!

وقت چمیدن بود، نه جای درنگ است

گل به درختان برای نغمه‌ی بلبل-

گوش به زنگ است

لاله و نرگس نگر که رُسته به کوه است

چشمه‌ی جوشان ببین که در دل سنگ است.

   

سرو دلارام!

نازِ خرامت

چنگ بزن چنگ

دولت عشق و امید باد به کامت

شادنشین، شاد

سکّه‌ی پیروزی زمانه به نامت

ای همه اقبال

مرغ سعادت نشسته بر لب بامت

نوش بکن، نوش

شهد سرور و شراب فتح به جامت

نغمه برآور

مرغ غزل‌خوان آرزوست به دامت.

     

ناز، بیا غاز

زلف فرو ریز

ما همه دلداده‌ایم یک‌دله برخیز

نازِ قیامت!

با لب شیرین خویش، گل بپَراکن

قصه فروخوان

جانِ همه عاشقان نثار کلامت

هر چه در اندام تست دلکش و زیباست

راست بگو راست، دل دهم به کدامت؟

   

عشقِ جهانی

ماهِ زمانی

کی به چنین جلوه در جهان بشر آمد؟

ای همه شادی!

با همه عالم بگو که ماه بر آمد

ای همه لبخند!

با لب شیرین بگو که غم سپری شد

غصه سر آمد

مرکب شور و نشاط از سفر آمد.

شاعر: مهدی سهیلی، کتاب در خاطر منی

نظرات 3 + ارسال نظر

با سلام وبلاگ زیبای دارید خوشحال می شیم به ما هم سری بزنید ممنون

سال و بهارتازه بر دوستان گلم مبارک باد

هم چنان شور سحر دارم بهار من کجاست ؟


هم چنان شور سحر دارم بهار من کجاست ؟



نغمه هایم ناله گشته گل عذار من کجاست ؟



با خیال چشم هایش مانده ام چشم انتظار



عـارفی گوید که یاس نوبهـار من کجاست ؟



گـم شـدم در لا به لای خاطـرات چـــین او



گیسوان بر باد داده شهسوار من کجاست ؟



با تب هجـر وصـالش سـینه را آتـش زدم



آن طبیب چشم های اشکبار من کجاست ؟



چشم هایم قطره قطره کوچه را جارو زده



قاصد کوی محبت رهگـذار من کجاست ؟



می رسد از آسمان نجوای زیبایش به گوش



ماهـتاب پر فـروغ شام تار من کجاست ؟



با لبی از جنس عرفـانی دعایش کرده ام



آن صبور لحظه های بیقرار من کجاست ؟



خسته و تنهــا شکـستم زیر بار اشتیاق





عاشقان یک دم خدا را کوی یار من کجاست ؟



تنهــــــــــــــــا



[گل][گل][گل][گل]

محمد رضا رضائی 1 فروردین 1393 ساعت 15:54 http://aloneman111.blogfa.com

با عرض سلام و ادب و تهنیت سال نو خدمت دوستان بزرگوارم ،


بازهم توفیقی حاصل شد تا برای آغاز سال 93 چند تا رباعی


و دوبیتی به شیوه مناجات تهیه کنم . امیدوارم


مورد پسند شما عزیزان قرار گیرد . امید که این سال که


مقارن با ایام حضرت فاطمه زهرا (س) است ،


به یمن نام مبارک او سال زیبایی باشد.


نوروز به نور فاطـمیـه زیباست


روزی تمام سال ما با زهراست


با بـردن نـام فاطـــمه فهـمیدم


سالی که نکوست از بهارش پیداست


اما رباعیات و دوبیتی هایی که دیشب و امروز تنظیم کردم


در وبــلاگ خدمتتان ارائه می شود ،


باز هم محتاج نظرات زیبایتان هستم. اجرکم عند الله


اول بهـــــــار 93 - تنهـــــــــــــا


[گل][گل][گل]
[گل][گل]
[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد