اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

کُنج ملال

خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن

گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن

ما در این عالم که خود کُنج ملالی بیش نیست

عالمی داریم در کنج ملال خویشتن

سایه‌ی دولت همه ارزانی نو دولتان

من سری آسوده خواهم زیر بال خویشتن

بر کمال نقص و در نقص کمال خویش بین

گر به نقص دیگران دیدی کمال خویشتن

دست گیر آن را که نبود با کسش روی سئوال

تا نگیری دست بر روی سئوال خویشتن

دوست گو نام گناه ما مبر کز فعل خویش

بس بود ما را عذاب انفعال خویشتن

کاسه گو آب حرامت کن به مخموران سبیل

سفره پنهان می‌کند نان حلال خویشتن

شمع بزم افروز را از خویشتن‌سوزی چه باک

او جمال جمع جوید در زوال خویشتن

خاطرم از ماجرای عمر بی‌حاصل گرفت

پیش‌بینی کو کز او پرسم مآل خویشتن

آسمان گو از هلال، ابرو چه می‌تابی که ما

رخ نتابیم از مه ابر و هلال خویشتن

اعتدال قامت رعنا قدان از حد گذشت

تا نگهداری تو حدّ اعتدال خویشتن

همچو عمرم بی‌وفا بگذشت ماهم، سالهاست

عمر گو برچین بساط ماه و سال خویشتن

شاعران مدحت‌سرای شهریارانند، لیک

شهریار ما غزل‌خوان غزال خویشتن

شاعر: استاد شهریار

نظرات 1 + ارسال نظر
امیرحسین 22 خرداد 1392 ساعت 13:01 http://a-fekrat.blogfa.com

سلام . به وبلاگ من که کلکسیونی از بیشتر شعر های خودم است سر بزنید منتظرم . امیرحسین فکرت (بیله سوارمغان)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد