اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

ای رستخیز ناگهان، وی رحمت بی‌منتها

ای رستخیز ناگهان، وی رحمت بی‌منتها

ای آتشی افروخته، در بیشه‌ی اندیشه‌ها

امروز خندان آمدی، مفتاح زندان آمدی

بر مستمندان آمدی، چون بخشش و فضل خدا

خورشید را حاجب تویی، اومید را واجب تویی

مطلب تویی طالب تویی، هم منتها هم مبتدا

در سینه‌ها برخاسته، اندیشه را آراسته

هم خویش حاجت خواسته، هم خویشتن کرده روا

ای روح بخش بی‌بَدَل، وی لذت علم و عمل

باقی بهانه ست و دغل، کاین علت آمد و آن دوا

ما زان دغل کژ بین شده، با بی‌گنه در کین شده

گه مست حورالعین شده، گه مست نان و شوربا

این سُکر بین هل عقل را، وین نقل بین هل نقل را

کز بهر نان و بقل را، چندین نشاید ماجرا

تدبیر صدرنگ افکنی، بر روم و بر زنگ افکنی

و اندر میان جنگ افکنی، فی اصطناع لا یری

میمال پنهان گوش جان، مینه بهانه بر کسان

جان رب خلصنی زنان، والله که لاغست‌ای کیا

خامش که بس مستعجلم، رفتم سوی پای علم

کاغذ بنه بشکن قلم، ساقی درآمد، الصلا 

مولوی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد