اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر
اشعار ترکی آذری و فارسی

اشعار ترکی آذری و فارسی

مئی ساتانلار کوچه‌سی- تورکی و فارسیجا شعرلر

حریر ابر

دیدم همان فسونگر مژگان سیاه بود

بازش هزار راز نهان در نگاه بود

عشق قدیم و خاطره‌ی نیمه جان او

در دیده‌اش چو روشنیِ شامگاه بود

آن سایه‌ی ملال به مهتاب گون رخش

گفتی حریر ابر به رخسار ماه بود

پرسیدم از گذشته و، یک دم سکوت کرد

حزنش به مرگ عشق عزیزی گواه بود

از آشتی نبود فروغی به دیده‌اش

این آسمان،‌ دریغ! ز هر سو سیاه بود

بر دامنش نشستم و، دورم ز خویش کرد

قدرم نگر، که پست‌تر از گرد راه بود

از دیده‌یی فتاد و برون شد ز سینه‌یی

سیمین دل‌شکسته مگر اشک و آه بود

سیمین بهبهانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد